۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

دلتنگی یا حوصله سر رفتگی مزمن تابستانه

شده تاحالا دلت تنگ خودت بشه ؟ حتی اینقد که دلت واسه کارایی که به زور انجام میدادی تنگ باشه کارایی که با کمال بی میلی مجبوری تحملشون کنی . بخاطر یه اشتباه به خاطر یه سرنوشت .
دلم تنگه .برای خودم کاش میشد حتی یه لحظه فکرمو از همه ی چیزایی که توشه راحت کنم
از همه سختی های دنیا سخت تر اینه که کسی رو داشته باشی که بتونی روش حساب کنی تو مواقع دل گرفتگی اما بش دسترسی نداشته باشی  به دستاش ...
خیلی وقت از آخرین پست طولانیم میگذره اما بزودی مینویسمش هر چند که زیاد خونده نمیشه.
پی نوشت : لعنت به اونی که منو از نوشتن جدا میکنه ! گودر رو میگم.
کامنت وارده از کمش:دست از گودر چو مردان ره بشوی تا یک وبلاگ‌نویس خوب شوی به گودر رو بدهی یک کارتن خواب نتی خواهی شد. بد اعتیادی می‌آورد.

۳ نظر:

کمش گفت...

دست از گودر چو مردان ره بشوی
تا یک وبلاگ‌نویس خوب شوی

به گودر رو بدهی یک کارتن خواب نتی خواهی شد. بد اعتیادی می‌آورد.

hofop گفت...

لینکت کردم هر دوتاشون و چه بخای چه نخای

ناشناس گفت...

روزهاست دل تنگ خودم شدم ....
کار از دلتنگی گذشته حتا ...خودم را گم کرده ام ...